«روشنا» چراغ زندگی ام را روشن کردبه گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس، به نقل از خبرگزاری بین المللی قرآن ایکنا از قزوین، به بهانه هفته بزرگداشت مقام زن و روز مادر راهی خانه روشنا شدیم، مادر و دختر با لباسی ست به استقبالمان آمدند، دخترک با لبخندی بر لبانش همان ثانیه اول جای خود را در دل ما باز کرد، همان لبخندی که شهربانو را پاگیر کرده بود تا بماند و برایش مادری کند، بماند و شب بیداری های مادرانه را تجربه کند، شهربانو روزهای سختی را گذرانده و درمان های زیادی انجام داده تا حس مادری را تجربه کند و هم اکنون مادری است که مهربانی اش را مرزی نیست. لبخند از لبانشان جدا نمی شود، روشنا برای شهربانو می خندد و شیرین کاری در می آورد، شهربانو نازش می کند، می بوسدش و می خندد، انگارنه انگار که همین یک مدت پیش بغض گلویش را گرفته بود و در آرزوی داشتن فرزند روزهای سختی را می گذراند. شهربانو از دیار نوشهر و حسین از قزوین با عشقی آتشین زندگی خود را سال 87 آغاز کردند، چند ماهی از زندگی مشترکشان گذشته بود، تصمیم می گیرند که بچه دار شوند، بعد از 2 سال درمان همه پزشکان اعلام می کنند که امکان باردارشدن شهربانو وجود ندارد، اما آن ها ناامید نشدند، به سراغ پزشکان مختلفی در تهران رفتند، از روش های کمک بارداری (ivf) استفاده کردند اما نتیجه ای نداشت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |