از باغ گیاه شناسی تا دور دنیا در یک روزاین بار، آخر هفته خانوادگی ما به گل و گیاه گره خورد و با عزم جزم به سمت کرج رفتیم و از باغ ملی گیاه شناسی ایران سفرمان را به طبیعت جای جای دنیا شروع کردیم و بدون خستگی و دود و ترافیک و صرف هزینه زیاد، - گروه زندگی- سمیه دهقان زاده: مادر با نگاهش یکی یکی گل های شمعدانی را نوازش می کند و ردیف گلدان های سایه پسند را مرتب. کاکتوس هایش را با ذوق نگاه می کند و رو به من می گوید: یادش بخیر، اون موقع حیاط کوچولو و گوشه اش یه باغچه کوچولو تر داشتیم چه کیفی می داد، چقدر تو یه گُله جا نهال کاشتیم، گل های یاس مونو یادته؟ لبخند می زنم و می گویم: آره مامان جون، یادمه. یادش بخیر. ولی شما همین آپارتمان هم بهشت گل و گیاه کردید، هر طرفش می چرخیم پر از گل و گلدونه ، کلمه بهشت گل و گلدان را به خاطر دل مادرم می گویم، آخر چند گلدان کجا و حیاط و باغچه کجا! مادرم حق دارد دلش بگیرد، هزاری هم برود و برویم بازارگل، باز حالش خوش نمی شود. همین طور که به خواهر و برادرم نگاه می کنم که در کمال تعجب در صلحند ، کارتن نگاه می کنند، یادم می افتد این دو تا وروجک خانه، با پدرم چقدر بذر کاشتند و سبزی خوردن برداشت کردند تا به حال. نقشه ای جدید برای آخر هفته! فکرهایم در رفت و آمد است یکدفعه بلند بلند فکر می کنم و می گویم: فهمیدم کجا بریم، بریم باغ گیاه شناسی، همه جور گل و گیاه ه برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |