آمبولانس هایی که برای کودکان یتیم استزیر پوست شهر تبریز، خانه ای است امن و گرم برای کودکانی که صدایشان را کسی نمی شنید ولی در این میان بابایی پیدا می شود و همه شان را در پناه خود می گیرد. - خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: یک جایی خواندم، نهنگ ها وقتی می خواهند همو پیدا کنند، صدا می زنند همدیگر را، هم فرکانس هایش هم صداش را می شنوند و می روند و پیداش می کنند؛ حالا شاید این هم فرکانسِ جفتشه یا بچه اش! خلاصه فرقی نمی کنه. اما یک نهنگ هایی هستند که بهشون می گویند نهنگِ پنجاه و دو هرتز؛ صدای شان مثل صدای بقیه نهنگا نیست، فرکانس اش برای بقیه نهنگ ها آشنا نیست و به همین خاطر، هر چقدر هم که فریاد بزنند، کسی آنها را نه می شنوه و نه می بینه! این نهنگ ها اسم شان می شود، تنهاترین نهنگ های اقیانوس. داشتم به این فکر می کردم، آدم ها هم اینجوری هستند، گاهی آنقدر تنهایِ تنها می شوند که صدای شان را کسی نمی شنود، اصلا انگار که نیستند؛ اینها پنجاه و دو هرتزهای کره خاکی هستند! حالا فکرش را بکنید آن پنجاه و دو هرتزی یک بچه ی بی پناه باشد، بچه ای که هنوز آنقدری آدم بزرگ نشده که در اقیانوس انسان ها دستش را رها کنی و یهو پرتش کنی وسط ازدحام و شلوغی های شهر. نمی دانم در دنیای نهنگ ها هم معجزه ای رُخ می دهد یا نه؟ مثلا نهنگی پیدا شود و یهو صدای نهنگ تنهایِ پنجاه و دو هرتزی را بشنود و برود سرا برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |