به یاد «شیرکو بی کس»؛ امپراتور شعر جهانشیرکو، شیر میدان تجلی شعر دردمند کردی و همە آزارها و کاستی های طبیعی و دست ساز زمانه خود است؛ شعری از جنس مرهم بر زخم ناپیدا، اما مدام در حالِ سوزش. - ایسنا/کردستان شیرکو، شیر میدان تجلی شعر دردمند کردی و همە آزارها و کاستی های طبیعی و دست ساز زمانه خود است؛ شعری از جنس مرهم بر زخم ناپیدا، اما مدام در حالِ سوزش. سوزشی که انفال، حلبچه و قیام ایلول را جانی دوباره بخشید و به جهانیان نشان داد تا همه سیاستمداران بر کرده خود اقرار کنند. زمانی کە چشم باز کرد، لالایی مادر، حماسه سرایی پدر و کتاب هایی ممنوعە، مونس شب ها و همبازی روزهای کودکی و نوجوانی اش شد. لالایی مادری که خود دردمند بود و می دانست درد را چگونه توصیف کند. حماسه سرایی پدری که خود خالق حماسه و رنج کشیده روزگار بود. خون شعر در رگ آجرهای خانه در فوران بود و مادر، پرستار هر لحظه این آجرها؛ پرستاری که می دانست شیر دادن به شیرکوه، بسان شیر دادن به شعرهای خفته در قلب دیوارهای خانه است و شورش همه مصرع ها را با نبض جان می ستود. مادری که آوارگی های پدر را با آرامش به فرزندان خود گوش زد می کرد و بزرگی وظیفه پدر را برای آن ها ستودنی تر جلوه می داد. ستودنی از جنس ایمان، اعتماد، باور و اندیشە بلند میهن پرستی. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |