از ظهر عاشورای اینجا می نویسم، از ظهر آنجا نوشتن تنها کار زینب(س) استامروز اینجا، عاشورا قرارگاه عشق اسـت و پناهگاه عاشقان، علی اکبرها و علی اصغرها آمده اند، دل پریشان، لب یا حسین گویان و سر، مست و بی قرار حسین(ع)، - خبرگزاری فارس ـ ریحانه جلالی؛ از امروز می نویسم، از این ظهر عاشورا، از آن ظهر عاشورا نوشتن کار من نیست، از آنجا نوشتن و گفتن تنها کار زینب (س) بود و سجاد(ع). امروز بعد از گذشت یک هزار و 400 سال، به میان عاشقان حسین (ع)می روم، در روز عاشورا ـ در خاک سرزمینی که عاشقانش بی شمارند، عاشقانی که با سکه های زرو سیم بیگانه اند و عشقت را به مشتی زر و سیم نمی فروشند. اینجا عاشقانش در دل تاریکی شب نمی روند! که می آیند ـ دسته دسته ـ با چشمانی غم بار به وسعت آسمان ها، با سینه هایی داغ دار به داغی دل زینب و رقیه سه ساله . می روم تا اینجا را روایت کنم، امروز اینجا از عاشورا، عاشوراتر است، قیامتی است برای خودش، چشمانم را از پشت قاب شیشه ای به پرواز در می آورم مشکی پوشانش را انتهایی نیست و پویش مشکی نپوشید، مشکی پوش ها را از همیشه مشکی پوش تر کرده است، تا کور شود حرمله ـ که تیرش تنها به سنگ می خورد. امروز اینجا، عاشورا قرارگاه عشق اسـت و پناهگاه عاشقان، علی اکبرها و علی اصغرها آمده اند، دل پریشان، لب یا حسین گویان و سر، مست و بی قرار حسین(ع)، آمده اند تا قد آیینه ها خم را کنند، بر سینه می کوبند و فریا برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |