این زن ها هنوز با عزای زینب (س) عزادارندآن ها با شنفتن این عطر، پابرهنه و از خود بی خود، به پیشواز زینب (س) دویدند و او با قد و بالایی خمیده، برایشان روضه سوزناک قتلگاه خواند تا بر سینه هایشان بکوبند و قلب های به تپش افتاده شان را گواهی بر عزا بگیرند. - ملایه می گفت برادرهایت که شیرمردانی از نسل حیدر کرار باشند و محبتِ چون عباس و ملاطفت چون حسینی را که دیده باشی، دل کندن ازشان آسان نیست؛ آنوقت اگر توی یک روز، در یک نقطه، بگویند بفرما! این هم تکه های بریده تن شان! دردش خیلی زیادتر تیر می کشد ملایه حتی می گفت شوهر یک زن بمیرد خب سایه یک مرد دیگر بالای سرش می آید؛ پسر یک زن بمیرد یکی دیگرش را به دنیا می آورد اما اگر برادر بمیرد چه کنیم؟ روضه های ملایه ساده بود: خسارتِ از دست دادن برادر، جبران ندارد مثل سادگی همان زن های خانه داری که یک هزار و چند صد سال بعد از عاشورا می خواستند خودشان را با بضاعت ناچیز اشک هایشان، شریک عزای صاحب عزایی چون زینب (س) کنند. دل خوشی های روضه و من حالا دوباره نشسته ام کنج دنج یکی از همین مجلس ها؛ که چه دلت خوش می شود به کشیدن انگشتِ خسته از تکرار کلیدهای کیبورد، روی رطوبت سینی های استیلِ زیر نعلبکی ها. دقیقا نشسته ام همان جایی که ملایه می خوانَد و زن ها صورت هایشان را چنگ می اندازند تا شریک غم بانویی باشند که از روی تَل زینبیه، نشستن شیطان روی برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |