جامانده ای که با این نذر کربلایی شد!این روزها خانه شان پر است از اسباب بازی، بادکنک و هدیه های ریز و درشتی که سهم زائرین کوچک اربعین است. هدیه هایی که قصه یک نذر دلی است و جوازی که گاه زائرشان می کند و گاهی دلشان را گرم می کند که از دور خادم زائران اربعین هستند. - گروه زندگی: این روزها خانه شان پر است از اسباب بازی، بادکنک و هدیه های ریز و درشتی که سهم زائرین کوچک اربعین است. هدیه هایی که قصه یک نذر دلی است و جوازی که گاه زائرشان می کند و به دست حضرت رقیه سلام الله کربلایشان را امضا و گاهی دلشان را گرم می کند که اگر خودشان نیستند از دور خادم زائران اربعین هستند. سال 96 که همه دوستانش کوله بار جمع کردند و عزم رفتن. دلش گرفت از این قصه همیشگی جاماندن. این بار دیگر طاقت ماندن نداشت. اما مثل همیشه جواب پدرش یک کلام بود: نه؛ اربعین جای خانم ها نیست! از روزها قبل از اربعین با دوستانش قول و قرار گذاشته بودند که مسیر و مشایه را کنار هم باشند و هم قدم هم برسند به کربلا و دلدار. چیزی نمانده بود تا اربعین. آنها کوله بار بسته بودند و راهی بودند اما او هنوز مانده بود و اجازه ای که پدر نمی داد. قصه این مخالفت ها پای دوستانش را به خانه شان باز کرد تا با پدرش حرف بزنند و رضایتش را جلب کنند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |