قهرمان این روزهای آستارا کیست؟تقریباََ اکثریت آذری زبان های گیلان اینجا ساکن هستند، در آستارا. شهری که چند روزی است درگیر عواقب سیل خروشانی است که به آرامی شروع به باریدن کرد و سپس شدت گرفت. بارانی که قرار بود نویدِ پاییز را بدهد اما خاطره ای تلخ از آغاز مهر برای تُرک های گیلانی رقم زد. حالا من اینجا ایستاده ام. در آستارا، کنار همان رودخانه عصیانگری که بدون اذن به خانه های هم استانی هایمان هجوم آورد. مهرانگیز خانم و گُلی خانم هم کنارم ایستاده اند. با قدی خمیده و نگاهی پریشان. گُلی خانم روسری ساده اش را پشت گوش هایش گره زده و قطرات اشکی درون چشم های عسلی نگرانش می دود و تند تند بغضش را می خورد تا مبادا اشک هایش جاری شود. در هوای سردِ منتهی به پاییز؛ یک پیراهن نخی گلدارِ گیلانی به تن دارد و با همان زبان ترکی و با بغضی از اضطراب و دلواپسی حالی ام می کند که تمام لباس هایش خیس است و همین یک دست لباس خشک برایش تَر و تمیز باقی مانده. با هیجانی از روی ناچاری و اندوه، می گوید: خانه ام را آب برد. لباس ندارم. فرش زیر پایم خیس شده و نمی توانیم رویش بنشینیم. همه گِل شده. بخاری خانه ام خراب شده. چه کار کنم؟ تا جایی که بتواند، برای اینکه من هم حرف هایش را بفهمم جملاتش را فارسی ادا می کند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |