رجعتی پروانه واربارها پروانه وار دور مردمی می گشت که انتخاب کرده بود در جوارشان ادامه حیات دهد. از دود و دم پایتخت خسته شده بود و به دل جنگل های گیلان پناه آورده بود. احساس آرامش می کرد وقتی هوایی را تنفس می کرد که در بهار خوشه های برنج را به قول دوستش آجی خانم، شکم کرده می دید و وقت برنج دادن خوشه های برنج می رسید. با غریبه و مه عاشق گیلان شد و تصمیم گرفت ادامه حیاتش را در سرزمین زنان گیل و دیلم بگذراند و با کوچک جنگلی این تصمیم را عملی کرد و شد یک پروانه گیلانی. در طی سال هایی که در طاهرگوراب زندگی می کرد نسبت به زنان تلاشگر گیلانی بسیار حساس بود و سعی می کرد با تمام اقشار مردم ارتباط بگیرد. پروانه معصومی در سریال گیسو پروانه ای که مهمان گیلان شده بود به گفته خودش از هیاهوی تهران، از راه بندان های تهران فرار کرده بود و تصمیم گرفت در جایی خوش آب و هوا زندگی کند و برای دیدن دوستان و اقوام گاهی گیلان را به مقصد تهران ترک می کرد اما تنها برای مدت کوتاهی و دوباره به دیارِ گیلان باز می گشت. می گفت که من هنرمند نیستم، هنرمند زنان گیلانی هستند که از صبح تا غروب در مزارع برنج کشاورزی می کنند. این گونه مردم را توصیف می کرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |