مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 20 آذر 1402 ساعت 13:212023-12-11اجتماعي

روایتی از گمنامی در زمین، مشهور در آسمان


مهرآسا جانعلی پور مثل همیشه گوشه چارقد مادر را بوسید و سرمه چشمانش کرد.

از زیر قرآن رد شد، یکبار، دوبار، سه بار، تا دل مادر را به آمدن دوباره اش قرص کند.

روی پله اول نشست و  بندهای پوتینی را که بوی واکس آن، مشامش را قلقلک می داد، بست.

کوله را برداشت،  چفیه اش را مرتب کرد و برای آخرین بار از حوض فیروزه ای داخل حیاط، آبی به دست و صورتش پاشید و رفت.

رفت و با رفتنش مادر، دعای شب و روزش را بدرقه راهش کرد.

این چند خط روایت مردان مردی است که ظلم و تجاوز صدام و بعث را بر نتابیدند و از همه چیز خود گذشتند و به اذن رهبرشان، راهی جبهه های حق علیه باطل شدند.

عده ای اسیر شدند و عده ای با پای خود برگشتند.

عده ای دست و پای خود را بر روی خاک های تفتیده جنوب جا گذاشتند و عده ای چشم دادند.

اگر خاطرمان باشد، دوران مدرسه همیشه شاگرد زرنگ های کلاس روی نیمکت های جلو جا خوش کرده بودند تا مبادا حواس شان از درس، معلم و هدفی که برای خود نگاشتند، ذره ای پرت شود.

میدان جنگ هم به نظرم یک کلاس درس بود.

کلاسی که شاگردانش همه بچه زرنگ بودند و جلودار و خط شکن.

یکی در فکه میدان دار بود و دیگری خاک های هویزه را پاسداری می کرد.

  پیشی گرفتن از یکدیگر در شهادت، رسم عاشقی این کلاس بود.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از گمنامی در زمین، مشهور در آسمان

روایتی از گمنامی در زمین، مشهور در آسمان