سیره سردار در خط مقدمیادم هست در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه بین خود و نیروهایش حائل و حجابی نداشت و خود در خط مقدم در سنگری که گلوله باران دشمن سقف آن بود و به نیروها فرمان آمدن می داد و می گفت: - خبرگزاری فارس _ کرمان؛ مهدیه طاهری مقدر: در این روزهای سرد زمستان پای صحبت های رزمنده ای می نشینم که دست روزگار در سال 60 در منطقه عملیاتی فتح المبین در روزهایی که منتهی به انجام این عملیات می شد، او را سردار دلها آشنا می کند و این آشنایی امتداد می یابد تا 13 دی سال 98 و آن زمان سردار آسمانی می شود. و این مرد در هجران یار دیرینه خود می سوزد و می گرید، از این لحن صحبتش فهمیدم، آن زمان که نام سردار را بر زمان جاری می کرد انگار بغضی در گلو مانده به او اجازه نمی داد که نام سردار را بلند بگوید و آهسته نام او را می گفت و بغض خود را فرو می برد. این رزمنده ی دفاع مقدس از روز اول آشنایی خود با سردار تعریف می کند و می گوید: در زمان تشکیل تیپ ثارالله بود که فرمانده منطقه 6 سپاه من را به عنوان یکی از مسؤولان سپاه به حاجی معرفی می کند و سردار نگاهی به قد و قامت من که از 100 کیلومتری متری می شد متوجه شوی که روستا زاده ام و اهل جنوب کشور، می کند و می گویید بچه کجایی؟ و من با صورتی گل انداخته و خوشحال از اینکه فرمانده تیپ با من هم صحبت شده، با لهجه کرمانی می گویم بچه کرمون ح برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |