مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 12 دی 1402 ساعت 11:062024-01-02اجتماعي

روایت معلمی که از مدرسه رفتن می ترسید


کوثر قیصری کوهپایه سرا تا هشتری مسیر صعب العبوری دارد.

مسیری که چیزی در حدود چهل، چهل و پنج دقیقه زمان می برد.

پاییز و زمستان که هوا بارانی می شود، گل و لای مانده در راه، رفت و آمد را از این هم سخت تر می کند.

خانم لطفی نیا اما شوق تماشای بچه های مدرسه هشتری را به سختی های رفت و آمد ترجیح می دهد؛ شوق بچه های روستا از یاد گرفتن الفبا و جمع و تفریق.

کوهپایه سرا روستایی دنج و آرام است در 25 کیلومتری بابل و از توابع بندپی شرقی.

خانم لطفی نیا، 45 سال قبل در این روستا به دنیا آمد و هم همانجا به مدرسه رفت؛ درست مثل خیلی های دیگر در هفت سالگی.

این یعنی همه چیز عادی و طبیعی شروع شد تا آنکه چند ماه بعد، سیلی خوردنش از معلم کلاس اول، او را به قدر کافی از درس خواندن دلسرد کرد و از مدرسه ترساند.

پاهایش را در یک کفش کرد که قید خواندن و نوشتن را برای همیشه بزند و دیگر از صد متری مدرسه هم عبور نکند.

* نهضتی که سرنوشت لیلا را تغییر داد دو سال به همین منوال گذشت، تا اینکه در 9 سالگی از بزرگترهای محله چیزهایی راجع به آغاز کار یک نهضت جدید شنید.

نهضتی که به روستا می آمد و به هرکسی که مشتاق بود، خواندن و نوشتن را درس می داد؛ برای معلم های نهضت، سن و سال سوادآموزان فرقی نمی کرد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایت معلمی که از مدرسه رفتن می ترسید

روایت معلمی که از مدرسه رفتن می ترسید