مطالب مرتبط:
تجاوز در روز روشن | همراهش رفتم تا فرم پرکنم | جلوی مادرش به من ...
پشیمانی دختر ورزشکار از رشته ورزشی خود به خاطر اشک های مادرش | «ای کاش هیچ وقت سمت رشته بیس جامپ نمی رفتم »
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 22 اردیبهشت 1403 ساعت 00:552024-05-10سياسي

من مادرش هستم


گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،  ریحانه خداداد*: اشرف سادات منتظری دختری بود که دوران کودکی اش پر است از شیطنت ها و از دیوار بالا رفتن ها.

او دختری پر از شور و اشتیاق بود که دوست داشت با تمام وجودش اطرافش را لمس کند.

- معرفی کتاب تنها گریه کن بخش هایی از زندگی اشرف سادات منتظری ، مادر شهید محمد معماریان گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو ،  ریحانه خداداد*: اشرف سادات منتظری دختری بود که دوران کودکی اش پر است از شیطنت ها و از دیوار بالا رفتن ها.

او دختری پر از شور و اشتیاق بود که دوست داشت با تمام وجودش اطرافش را لمس کند.

او در یک خانواده ی معتقد بزرگ شد ، طوری که صدای العفو العفو های مادربزرگ پدرش در نماز شب او را برای نماز صبح بیدار می کرد ، به او ننه آقا می گفتند ، اشرف سادات می گوید : ننه آقا عادت داشت از من بپرسد که امروز چند شنبه است؟ و وقتی مثلا من می گفتم دوشنبه ، بلند می گفت یا قاضی الحاجات و هی تکرارش می کرد.

شخصیت مهم زندگی اشرف سادات به گفته ی خودش مادرش بود ، مادری که کارهای خانه در آن دوران که نه لباسشویی بود نه ظرفشویی واقعا زیاد بود ، هیچ گاه او را به ستوه نمی آورد ، با وجود اینکه برخلاف امروز تعداد بچه ها آن زمان زیاد بود ، او می گوید هیچ گاه ندیدم که مادرم اخم کند.


برچسب ها: دوران کودکی - سادات - منتظری - اشرف - مادر - تنها گریه کن - کودکی
آخرین اخبار سرویس:

من مادرش هستم

من مادرش هستم