مطالب مرتبط:
شهید قاسم سلیمانی را خار چشم دشمنان می دانم
پزشکیان: شهید قاسم سلیمانی را خار چشم دشمنان می دانم+ فیلم/ در حال به روزرسانی
پزشکیان: شهید سلیمانی غرور ملی و خار چشم دشمنان است + فیلم/ در حال به روزرسانی
پزشکیان: شهید سلیمانی را خار چشم دشمنان می دانم+ فیلم/ در حال به روزرسانی
شفیعیان: پزشکیان دولت سوم خاتمی است | نظام الدین موسوی: جلیلی شباهت زیادی به دولت احمدی نژاد و رییسی دارد
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 13 تیر 1403 ساعت 09:152024-07-03سياسي

ماجرای چشم های خسته شهید زین الدین در جبهه


نگاهش که کردم، حسابی حالم گرفته شد.

از بس خسته بود و بی خوابی کشیده بود، از چشم هایش اشک می آمد.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، به نقل از جهان نیوز، من از لشکر هفده به غرب منتقل شده بودم، اما برای بعضی از عملیات ها آقا مهدی تماس می گرفت و می گفت: بلند شو بیا، عملیات است.

از جمله عملیات خیبر که به اتفاق حسین ایرانی فرمانده سپاه قم با هاورکرافت رفتیم.

وقتی به جزیره شمالی و جنوبی در یک سنگر عراقی مستقر بود.

آقا مهدی در منطقه ای بین جزیره شمالی و جنوبی در یک سنگر عراقی مستقر بود.

چند وقتی می شد ایشان را ندیده بودم.

روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم.

نگاهش که کردم، حسابی حالم گرفته شد.

از بس خسته بود و بی خوابی کشیده بود، از چشم هایش اشک می آمد.

گفت: بیا برویم.

ترک موتور تریل 250 نشستم و حرکت کردیم.

به جایی رفتیم که حجم آتش دشمن سنگین بود.

روی موتور وضعیت منطقه را برایم شرح داد و نسبت به منطقه توجیه ام کرد.

نیروهای در حال تردد را معرفی کرد که جمعی کدام یگان هستند.

بعضی چاها نگه می داشت با کسانی که من نمی شناختم شان، سلام و علیک می کرد.

ما از روی دژ می رفتیم و رزمنده ها توی کانال بودند.

بعد از توجیه من، به سنگر فرماندهی برگشتیم.

آن جا از او خواهش کردم که: شما دیگر جلو نیا، برو کمی استراحت کن، من می روم.


برچسب ها: جزیره شمالی - عملیات - بی خوابی - منطقه - شهید زین الدین - فرمانده سپاه - عملیات خیبر
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای چشم های خسته شهید زین الدین در جبهه

ماجرای چشم های خسته شهید زین الدین در جبهه