مطالب مرتبط:
بریده هایی از کتاب افسانه سیزیف اثر آلبر کامو (50 جمله خلاصه شده این کتاب)
نقطه هایی که با «لمس» معنا می گیرند
روایت دست اول عضو حزب الله از روز انفجار پیجرها
انفجار صنعت بوم گردی در ایران
روایت دست اول از انفجار پیجرهای حزب الله لبنان
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 24 مهر 1403 ساعت 12:352024-10-15سياسي

رنگ هایی که با یک انفجار در «بو، صدا و لمس» خلاصه شد


فکرش را بکنید روزی با چشم هایش، دنیا را می دید، برای آینده اش برنامه ریزی کرده بود، قرار بود با این چشم ها بسیار سفر کند، همسرش را ببیند، - ایسنا/قزوین فکرش را بکنید روزی با چشم هایش، دنیا را می دید، برای آینده اش برنامه ریزی کرده بود، قرار بود با این چشم ها بسیار سفر کند، همسرش را ببیند، به زیبایی فرزندانش احسن الخالقین بگوید، اما یکباره با یک انفجار در خط مقدم زندگی اش در بو، صدا و لمس خلاصه شد، این کلیاتی از زندگی جانبازانی است که ناگهان نور از چشمانشان به دلشان تابید.

زندگی روال عادی خود را داشت، بهار انقلاب به تابستان رسید اما ناگهان طوفانی سهمگین در برابر یاران انقلاب نمایان شد و همه آن هایی که دل در گرو مهر خمینی (ره) کبیر داشتند داوطلبانه به سوی جبهه ‍ های نبرد حق علیه باطل شتافتند بی هیچ ترسی از مرگ و بی هیچ ترسی از نقص عضو چراکه با خدای خود عهد کرده بودند در راه دین و کشورشان تا آخرین قطره خودن خود را ایثار کنند و اینگونه برخی شربت شهادت را نوشیدند و برخی با نقص عضو جانباز شدند.

در میان این شهدای زنده برخی چشم هایشان به روی دنیا بسته شد اما چشم دلشان همواره در پی نور رفت و می رود.

عملیات کربلای پنج و چشمانی که از سو رفت به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، محمدعلی رحیمی شال، یکی از رزمنده هایی است که از 16 سالگی به واسطه بسیج وارد جبهه شد


برچسب ها: برنامه ریزی - زندگی - قرار بود - انفجار - برنامه - ناگهان - انقلاب
آخرین اخبار سرویس:

رنگ هایی که با یک انفجار در «بو، صدا و لمس» خلاصه شد

رنگ هایی که با یک انفجار در «بو، صدا و لمس» خلاصه شد