گمنام «شصت و یک»خبر ورود پیکر شهدا که به گوشش می رسد دیگر به دنبال پیکر بهروز می گردد نه خودش؛ و این آغاز فصل جدیدی برای مادر می شود. فصلی که قاب عکس را بغل می کند و دنبال ماشین های حامل پیکر شهدا می رود. - خبر ورود پیکر شهدا که به گوشش می رسد دیگر به دنبال پیکر بهروز می گردد نه خودش؛ و این آغاز فصل جدیدی برای مادر می شود. فصلی که قاب عکس را بغل می کند و دنبال ماشین های حامل پیکر شهدا می رود. خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: به بهانه هفته دفاع مقدس و یادبودهایی که در گوشه گوشه ایران برای تکریم یاد شهدا و آن هشت سال تلخی که بر ملت ایران برای حفظ مشتی خاک وطن گذشت، دوباره ویدئویی از حرف های یک مادر در حال دست به دست چرخیدن است. همان که خسته اما امیدوار همراه با بغضی که در حال چنگ زدن به گلویش است به سربازان محافظ پیکر شهدای گمنام می گوید: آقا گمنام 61 را دارین؟ 18 ساله، سومار… 23 سال است دنبالش می گردم . همان که مادرانه قربان صدقه پسر شاخ شمشادش می رود و می گوید: ببینید چقدر خوشگل بوده است. نامش بهروز است، بهروز صبوری؛ اما بیشتر صبر و مقاومت مادر است که در میان آن همه شهید دفاع مقدس زبانزدش کرده است. هفده سالش را به تازگی تمام کرده بود و سال آخر تحصیلش را می گذراند که ناگهان عشق به وطن هوش از سرش پرانده و عزم جبهه می کند. برچسب ها: پیکر - شهدا - مادر - گمنام - هفته دفاع مقدس - شهدای گمنام - ایران |
آخرین اخبار سرویس: |