چند واژه از تاریخ بیهقی«تاریخ بیهقی» از متون کهن فارسی است که در آن می توان بسیاری از واژه های فارسی که امروزه چندان رایج نیست، مشاهده کرد. - تاریخ بیهقی از متون کهن فارسی است که در آن می توان بسیاری از واژه های فارسی که امروزه چندان رایج نیست، مشاهده کرد. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مناسبت روز بزرگداشت بیهقی، واژه هایی را از تاریخ بیهقی با توضیح و تعلیقات و فهرست منوچهر دانش پژوه که در انتشارات هیرمند منتشر شده، به اشتراک گذاشته است. این واژه ها عبارتند از: از تاب شدن: بی طاقت شدن اسب داغی: اسب دولتی پایستن: معطل شدن پرگار زدن: رسم و قاعده بنا نهادن خوازه(تلفظ غالب: خازه): طاق نصرت در دُم: به دنبال، در تعقیب دُمادُم: پی درپی دُم رفتن: تعقیب کردن روز سوختن: روز گذراندن، وقت تلف کردن کارنادیده: بی تجربه، ناآزموده کوتاه گونه: تقریبا مختصر گرگ آشتی کردن: آشتی ظاهری گوشاگوش افتادن: شایع شدن گاز: قیچی و مقراض نام گرفتن: مشهور شدن برچسب ها: تاریخ بیهقی - فارسی - بیهقی - فرهنگستان زبان و ادب فارسی - واژه - تاریخ - فرهنگستان زبان و ادب |
آخرین اخبار سرویس: |