از خوش باشی های بیخودی تا ریاضت های تارک دنیاییاز نظر حافظ خوش باشی های بیخودی، گریز از واقعیت ها و تن سپردن به هیجانات برای ندیدن مشکلات و فراموشی، همان قدر خودبینانه و بیمارگونه و نافرجامند که گرایش های ریاضت گونه تارک دنیایی! - از نظر حافظ خوش باشی های بیخودی، گریز از واقعیت ها و تن سپردن به هیجانات برای ندیدن مشکلات و فراموشی، همان قدر خودبینانه و بیمارگونه و نافرجامند که گرایش های ریاضت گونه تارک دنیایی! محمدجواد فرزان که کتاب سه جلدی چه می گفت حافظ را در کارنامه اش دارد، در یادداشت خود با عنوان حافظِ زندگی (3): گمانه ها و واقعیت که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: می گویند : فرجامین سخن را کس نخواهد گفت. یعنی انسان هیچ گاه نمی تواند مدعی شناختی کامل از هستی شود. گواه این نکته نظریات و احکامی است که در زمان خود بی عیب و نقص شمرده می شدند ولی از آن سپس نظریات درست تر، کاستی های آنها را آشکار کرده و آنها کنار گذاشته شدند. کشمکشی همیشگی بین واقعیت هستی از یک طرف و گمانه ها و ذهنیت های ما از طرف دیگر در جریان است. برآیند این کشمکش ها ما را هر دم به فرازی برتر و تواناتر بر می کشد و دانش ما در هر زمان یک جمع بندی از این کشمکش هاست. می توان گفت این غزل حافظ نقلی از چنین فرایندی است: به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم بهار توبه شکن می رسد چه چاره کنم بهار با نسیم جا برچسب ها: واقعیت - گونه - حافظ - هیجانات - مشکلات - باشی - گرایش |
آخرین اخبار سرویس: |