�خطرات و خاطرات�؛ بخش پنجاه و پنجم آیا تحولات منطقه بیداری اسلامی بود؟

انقلاب ها به دلایل ذکر شده، شروع پدیده بیداری اسلامی بود اما به علت فقدان رهبری واحد و ناتوانی و عدم کفایت شخصیت های انقلابی و عدم تشخیص منافع و اولویات و نیز ناآگاهی مردم از پیچیدگی و ترفندهای دشمنان، - " اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که پنجاه و پنجمین بخش آن از نظر خوانندگان می گذرد.

*** انقلاب تونس که آغاز شد، بسیاری از قدرت های جهانی که منافعی در این کشورها و منطقه داشتند، سعی کردند با نام گذاری این تحولات، به آن، سمت و سوی مورد نظر خود را بدهند.

این انقلابها حرکتی علیه سه ویژگی این نظام ها یعنی دیکتاتوری، فساد سیاسی و وابستگی خارجی بود.

به عبارت دیگر ضد استبداد، ضد فساد و ضد آمریکایی بود.

مبارک با تغییر یک واژه در قانون اساسی مصر، خود را سی سال بر گُرده مصر تحمیل کرد.

وی واژه فترتین (دو دوره) را در قانون اساسی مصر به واژه فترات (دوره ها) تغییر داد تا به جای حداکثر دو دوره 6 ساله، مادام العمر این پست را اشغال کند، ولی با انقلاب مردم مصر، فقط پنج دوره یعنی سی سال بر مصر حکومت کرد.

خاطرم هست که از اواخر سال 1375 که دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی رو به پایان بود، زمزمه هایی برای تغییر قانون اساسی و یا حتی در نظر گرفتن یک استثنا به منظور اجازه نامزدی مجدد به آقای هاشمی مطرح شد.