نیمه های پنهان زندگی خوابگاهی

تصور یک زندگی خوابگاهی برای دانش آموزی که در آستانه ورود به دانشگاه است بیشتر شبیه جمع های دوستانه و خوش و بش های شبانه ای است که مدام تکرار می شود؛ - اگرچه این تصور می تواند واقعی باشد اما یک زندگی خوابگاهی قسمت های دیگری هم دارد که برای دانستنش باید از دانشجویان ساکن خوابگاه پرسید.

دانشجویانی که آرزوها در سر دارند، کسانی که برای قبول شدن در یکی از رشته های مورد علاقه خود شب بیداری و بی خوابی ها کشیده و با کسب رتبه های برتر، برای ادامه تحصیل، دوری خانواده، دوستان و آشنایان را به جان خریده اند.

وارد خوابگاه ها که می شویم چند بلوک نیمه کاره و شاید هم فرسوده دیده می شود که البته دانشجویان با شیطنت های خود از این فضا داستان هایی خیالی و ترسناک ساخته اند.

از هر دانشجویی که درباره وضعیت خوابگاه بپرسیم لبخند می زند اما زمانی که صحبت می کنند مشخص می شود که دلشان برای آسایش خانه تنگ شده است.

فضای کوچک اتاق ها، گاهی عدم نظافت و کمبود سرویس های بهداشتی، سرعت پایین اینترنت، ورود حیوانات به بلوک ها و چیزهایی از این دست این دلتنگی را تشدید کرده است.

تصویری رویایی از زندگی دانشجویی معصومه حیدری، دانشجوی رشته جغرافیا که جزو ورودی های 97 است، می گوید: قبل از قبولی برای ورود به دانشگاه شور و هیجان خاصی برای زندگی دانشجویی داشتم و فکر می کر�