مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 5 فروردین 1399 ساعت 05:502020-03-24اقتصادي

روایتی از یک روستای قرنطینه در تبریز


ده ما به ده بیماران معروف شده است به همین سبب هم، حکومت تبریز تمام مریض های بد حال پراکنده در کوچه ها را جمع آوری کرده به این ده تبعید می کند.

- ایسنا/آذربایجان شرقی "ده ما به ده بیماران معروف شده است به همین سبب هم، حکومت تبریز تمام مریض های بد حال پراکنده در کوچه ها را جمع آوری کرده به این ده تبعید می کند.

ساکنان این ده را به آبادی های دیگر راه نمی دهند.

نام ما به بدی و شومی در رفته است".

اهالی ده با باغبانی، کشت و کار و خرید و فروش و گدایی روزگار می گذراندند.

توی ده به کسی برخورد نکردیم که لباسی تازه و بدون وصله به تن داشته باشد.

بسیاری از مردان لخت و عور بودند.

اکثر زن ها هم تن خود را با ژنده پاره پوشانده بودند.

زنان نیمه برهنه را دیدیم که جلوی دخمه ها نشسته بودند و به نوزادان خود شیر می دادند.

این زنان که غالباً روی حصیر پاره و پوشال می خوابیدند با وجود فقر و استیصال حاضر نبودند که کودکان خود را به دست آمریکایی ها بسپارند.

این ها، روایت یک پزشک و یک انقلابی در زمان محمد علی میرزا از روستای قرنطینه ای به نام پایان در تبریز است که تمامی بیماران را از گوشه کنار شهر جمع کرده و به این روستا فرستاده اند.

مطلب زیر، اقتباسی از کتاب تبریز مه آلود نوشته محمد سعید اردوبادی و ترجمه رحیم رییس نیا است: تمامی اهالی روستای پایان بیمار


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از یک روستای قرنطینه در تبریز

روایتی از یک روستای قرنطینه در تبریز