مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 6 فروردین 1399 ساعت 19:252020-03-25اقتصادي

«بز و گوساله و قوچ»


خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - افسانه های مردم ایران - خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - افسانه های مردم ایران گوساله و قوچ و بزی از گله دور افتاده بودند و نمی دانستند از کدام طرف بروند.

همان طور که سرگردان بودند، سه تا گرگ آن ها را دیدند و به طرفشان دویدند.

بز و گوساله و قوچ توی درخت های بلوط گیر افتاده بودند و نمی دانستند چکار کنند.

گرگ ها که رسیدند، با هم زوزه کشیدند و گفتند: هی هورنه، هورنه، هورنه.

گوساله برای شام مونه، قوچ برای ناهارمونه، بز برای صبحانه مونه.

قوچ به بز و گوساله گفت: اگر بخواهیم فرار کنیم، گرگ ها جرأت پیدا می کنند و ما را تکه پاره می کنند.

بز گفت: باید کاری کنیم که گرگ ها فرار کنند.

گوساله گفت: باید فکری کنیم و زودتر دست به کار شویم.

بز، تکه ای حلبی گیر آورد و روی شاخ هایش گذاشت و قوچ با شاخ به حلبی زد.

دنگ، دنگ، دنگی دوا.

کاغذ داریم از زبان شا.

پوست گرگ بکنید برای دوا.

گرگ ها ترسیدند و فکر کردند که سواران پادشاه می آیند تا پوست آن ها را برای دارو بکنند.

فرار کردند و رفتند سر کوه.

آتشی پیدا کردند و دوباره خواندند: هی هورنه، هورنه، هورنه، گوساله برای شام مونه، قوچ برای ناهارمونه، بز برای صبحانه مونه.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

«بز و گوساله و قوچ»

«بز و گوساله و قوچ»