داستانی از مریم رازانی برای روزهای درخانه مانیمریم رازانی، داستان نویس و هنرمند پیشکسوت تئاتر، که به پویش مشاهنر (همراهی با مردم در روزهای قرنطینه خانگی) پیوسته است، داستانی با نام «ضامن» را از طریق ایسنا، - مریم رازانی، داستان نویس و هنرمند پیشکسوت تئاتر، که به پویش مشاهنر (همراهی با مردم در روزهای قرنطینه خانگی) پیوسته است، داستانی با نام ضامن را از طریق ایسنا، در قالب این پویش ملی به مردن تقدیم کرد: همچی که دید دارم از پله های بانک میام بالا، با هیکل بزرگ و منبسطش صندلی زیر پاشُ چرخوند، پشتشُ کرد به من و بفهمی نفهمی، شروع کرد به غُرزدن. مثل چی ازش می ترسیدم. از وقتی موافقت رییس شو با صدجور نامه از این ور و اون ور گرفته بودم که از یه تومن وامی که قرار بود بگیرم، کم نکنن، چشم دیدنمو نداشت. دوتا ضامن هم قرار بود ببرم که یکی بیشتر نداشتم. اون وقتا یه تومن، یه میلیون تومن بود. وامِ حمایتی نبود که نشونِ بقال محله بدی اش، به حالت گریه کنه. به ضامنم گفتم لطفا با یه کم فاصله بیاین که اگه یارو مثِ گاندوی بلوچ دیده، تریپ حمله گرفت، نفهمه شما با منی، خدانکرده چیزی بهتون نگه. بعد هم مثِ هیس – تو رابین هود- خزیدم جلوو پرونده رو سُر دادم رومیز. به زووور. یه کوچولو یه وری چرخید. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |