کادوی خاص سپاه به زهرا و ریحانه قصه ورنکشبه خبرگزاری فارس از تبریز، ورنکش نامی است که در 17 آبان سال 98 بر سر زبان ها افتاد؛ زلزله 5. 9 ریشتر ساعت 2:17 دقیقه بامداد که 5 کشته برجای گذاشت و چند صد واحد مسکونی روستایی را تخریب کرد. اما داغ ورنکش زمانی تشدید یافت که ویدیویی در فضای مجازی دست به دست شد که در آن دو دختر شیرین زبان در گفت وگو با مجری برنامه کندیمیز شبکه سهند به بیان مشکلات مدرسه روستای ورنکش می پردازند؛ همان دو دختر خردسالی که همه آرزو و امیدشان با زلزله لرزید و زیرخاک رفت. ریحانه و زهرا دو دخترک خردسالی بودند که از وضعیت مدرسه شان انتقاد داشتند حتی زهرا با شوری خاص و صدایی بلند و رسا به مجری می گوید: آقا ما معلم نداریم، کلاس مان دو پایه است و نمی توانیم درس بخوانیم، کلاس اول خیلی خوب بودیم اما حالا ریاضی مان ضعیف شده و کلاس های دوم و سوم قاطی هستند و وقتی ما اجتماعی داریم، کلاس دیگر فارسی دارد و کلاس مان قاطی می شود و در این هنگام مجری می گوید: باشد خب، چرا عصبانی می شوی؟ من ترسیدم ها و زهرا کلام مجری را قطع می کند و با قاطعیت و صلابت بیشتری با زبان شیرین کودکانه اش می گوید: باید هم عصبانی شوم دیگر، من باید خوب درس بخوانم و در آینده مملکتم را درست کنم. این جملات طلایی زهرا، دختر شیرین زبان آذربایجان بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |