دخترانی که سپر یک نسل در برابر آتش هستند/ لحظه هایی ناب تر از ناب در جمع ریحانه ها

چون خواهر دوستم همراهمان بود نمی توانستم اعتراضی کنم، برای همین هندزفری را درگوشم گذاشتم و با تلفن همراهم بازی می کردم تا نه چهره این آخوند را ببینم و نه صدایش را بشنوم اما آخر این داستان متفاوت از پیش بینی من رقم خورد.

-   از اعتقادات پوست پیازی و پوچ تا دغدغه فرهنگی و لذت زندگی بسیاری از دختران اصفهانی، در مسیر فانوس به راه افتادند و راه زندگی خود را تغییر داده اند، راهی به سوی بندگی و عقلانی زندگی کردن و خانم شریفی یکی از این دختران است که در رابطه با آشنایی خود با فانوس می گوید: قبل از آشنایی با فانوس وضعیت حجاب من معمولی بود و اعتقاداتم سطحی و اصطلاحاً پوست پیازی بود که یک پوچی خاصی را به همراه داشت و امروز که فکر می کنم، متوجه این پوچی که در گذشته داشته ام می شوم.

این بانوی اصفهانی که امروز عضوی از فانوس شده است ادامه داد: یک بار کارت دعوتی از برنامه فانوس به دستم رسید، وقتی دیدم سخنران برنامه یک روحانی است یا خودم گفتم یقیناً از این برنامه های معمولی و خشکی است که به سختی می شود با آن ارتباط گرفت! به همین دلیل برنامه را شرکت نکردم، چندین بار کارت دعوت برای شرکت در مراسم به دستم رسید و من هم تمایلی به حضور در برنامه نداشتم و نمی رفتم، یک روز که با دوستم در خیابان بودیم، مسیرمان از محل برگزاری جلسه می گذشت، پیش تر هم تبلی�