روزی در روزگار غریب خبرنگار

خبرنگار؛ یک واژه نیست، معرفت است به همراه دنیایی از عشق به همنوع به دنیایی خالی از دنائت، خبرنگار یعنی پُر باشی از انرژی ، امید، ایمان، باور، - یعنی تلاش برای دانستن و آگاه کردن، یعنی حضوری همیشگی و تحمل دشواری ها، از تهمت های ناروا تا تهدید و بی توجهی و بی پولی، خبرنگار یعنی دقت، وسواس، بی طرفی و کنکاش .

خبرنگار یعنی لبخند زدن در اوج تمام دشواری ها.

ارائه تعریفی درست و کامل از خبرنگار، همان سهل ممتنع است؛ آسان سخت! برای خبرنگار بودن، جدای از داشتن توان خوب و عمیق دیدن و خوب تر شنیدن و راوی صادق و شجاع و بی طرف بودن، باید عاشقی دیوانه بود.

خبرنگاری کاریست نرم و لذت بخش در شرایطی سخت.

به بهانه روز خبرنگار، بار دیگر دفتری گشودیم برای واگویه های خبرنگارانی که همه ی روزهایشان را به روایت دیگران مشغولند؛ راویانی صادق که آینه ای برای انعکاس واقعیت های جامعه اند؛ مردان و زنانی که شریک روزهای سخت و دشواری های روزگار مردمند، اگرچه سپری از امنیت شغلی، مالی و جانی آنان را احاطه نکرده است!.

نویسنده ی خبرنگار یا خبرنگار نویسنده بهمن پگاه راد، خبرنگار کهنه کار روزنامه خبرجنوب در گفت وگو با ایسنا، گفت: از اولش می خواستم نویسنده باشم، اما روزنامه نگار و به تعبیری خبرنگار هم شدم و در فرصت مجدد شغل، باز هم دلم می خواهد هر دوی اینها را دا�