مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 19 آذر 1399 ساعت 06:302020-12-09سياسي

ماجرای حضور همزمان چهار برادر در «کربلای5»


رویم نمی شد به اردبیل بروم و حالم خوب نبود، ولی برادرم گفت: «بابا گفته تا رحیم نیاید، شهدایمان را دفن نمی کنیم.

» به اردبیل رفتم و وارد حیاط شدم، - رویم نمی شد به اردبیل بروم و حالم خوب نبود، ولی برادرم گفت: بابا گفته تا رحیم نیاید، شهدایمان را دفن نمی کنیم.

به اردبیل رفتم و وارد حیاط شدم، رویم نمی شد وارد خانه شوم کمی درنگ کردم یک باره مادرم سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت: شب عملیات خوابم نمی برد.

آمدم توی حیاط و روبه قبله گفتم: خدایا رحیم زن دارد؛ سلیم و سلیمان را به تو بخشیدم.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با همه فراز و فرودهایی که داشته است، جلوه گاه پدیده های بکری بود که نباید سرسری از کنار آنها گذشت.

یکی از این پدیده های شگفت انگیز حضور چهار برادر در جبهه و عملیات بوده است، عملیاتی که مادرش دو فرزند پزشک خود را به خدا بخشید.

خانواده شهیدان نوعی اقدم در اردبیل یکی از همین پدیده ها جنگ هستند.

جانباز رحیم نوعی اقدم با اشاره به عملیات کربلای5 و حضور همزمان چهار برادر خود در این عملیات روایت می کند: ما در عملیات کربلای5 ، چهار برادر بودیم، سلیم، سلمان، سلیمان و من.

دو روز به شروع عملیات پدرم از اردبیل تلفن زد و به سلیمان گفت: شما چهار نفر از خانه ما در عملیات هستید و من طاقت چهار نفر را ندارم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای حضور همزمان چهار برادر در «کربلای5»

ماجرای حضور همزمان چهار برادر در «کربلای5»