روایت خانه «دست های مهربان»/ از خلق دلتنگی روی سفال تا کودکانی که در تنهایی قد می کشندبه گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از داراب، راهی موسسه دست های مهربان می شوم؛ مرکزی که هر چند دست های مهربانانه کارکنان موسسه، نوازشگر کودکان و نوجوانان آنجا است اما این امید نیز وجود دارد که آنجا آخرین پناهگاه این اطفال معصوم نباشد و آنها روزی به آغوش خانواده واقعی خود یا خانواده ای که پذیرای آنها است، بازگردند و طعم محیط خانواده را بچشند. در آستانه یلدا، همراه یکی از بانوان نیک اندیش داراب که گاه به گاه با دست پر به کودکان موسسه سرکشی می کند، راهی جایی می شوم که حسی غریب با خود دارد. از آن احساساتی که به راحتی نمی توان توصیف کرد. طول محوطه و داخل ساختمان را طی می کنیم، بغضی گنگ مرا در خود می فشارد. در بدو ورود، مدیر داخلی موسسه و مربیان به استقبال ما می آیند. از آنها می خواهم قبل از مصاحبه، با بچه ها ملاقات کنم. همه می آیند. چهره هایشان از صفایی دیرینه حکایت دارد اما پشت نگاهشان غمی به وسعت زندگی نهفته است. بچه های دست های مهربان، سال گذشته در کانون فیلمِ تشکل یاران کتاب، مهمان ما بودند و با آنها راجع به فیلمی که آن روز با هم دیدیم، صحبت می کنم. همه می آیند؛ چهره هایشان از صفایی دیرینه حکایت دارد اما پشت نگاهشان غمی به وسعت زندگی نهفته است به یاد می آورند: نام و مشخصات فیلم، حتی تک تک سکانس ها را. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |