«اینجانب دنیل بلیک» تصویر تکان دهنده کن لوچ از سرمایه سالاریطی دهه ها، کن لوچ کشمکش مردمی را که توسط سیستم سرمایه داری به نابودی کشیده شده اند زیر ذره بین برده است. از نوجوان محروم فیلمِ قوش (ساخته 1969) تا چریک های درگیرِمبارزات استقلال ایرلند در فیلم برنده نخل طلای “بادی که مَرغزار را لرزاند. ” می توانند این گونه وصف شوند. نقطه کانونی آثار لوچ فیلمنامه هایی واقع گرایانه است که بهره کمی از فریبندگی و زرق وبرق دارند. آثار او علیرغم روند آرام و فراغت بالی که دارند، مملو از نیات و دغدغه های کارگردانی هستند که نگاهی انسان گرایانه را به کار می بندد. نگاهی که گاه می تواند بیش از اندازه آموزگارانه به نظر آید، اما به ندرت از مقدار قابل توجهی از مایه های دراماتیک تهی می شود. “اینجانب، دنیل بلیک” ،بنابگفته بعضی واپسین فیلم کارگردان، بسادگی می تواند در این الگو جای بگیرد. فیلم نگاه تلخ و شیرین قابل پیشبینی درباره تاثیرات بوروکراسی نظام کمک های درمانی بر نجاری بیمار و میانسال دارد و هیچ ترفند فریبنده ای در رویکرد مستقیم و آموزنده ای که به موضوع اش دارد به کار نمی بندد. اما این کن لوچ در موجزترین شکل خویش است و به اتکای دو نقش آفرینی قانع کننده، بهترین فیلم او در این سال ها شکل می گیرد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |