ماجراهای بچه های مدرسه مفید روی خاکریز/پیام امام امید را برگرداندباورمان نمی شد؛ هر جمله امام را که می شنیدیم، واقعاً احساس می کردیم توی آسمان پرواز می کنیم. انگار که اصلاً اتفاقی نیفتاده. حالمان ازاین رو به آن رو شد؛ - انرژی گرفته بودیم. به گزارش سایت قطره و به نقل ازیکی از این دانش آموزان امیر میناپور است که همراه با هم کلاسی های خود در چندین عملیات جنگ تحمیلی هشت ساله شرکت می کند. به مناسبت سالروز عملیات بدر، خاطره وی از شرکت در این عملیات به همراه رفقایش را نقل می کنیم: مقاومت در کانال هور زمستان سال 63، عملیات بدر نزدیک شد. این بار همه راه افتادیم که برویم جبهه. شش، هفت نفر بودیم. دوازدهم یا پانزدهم اسفند 1363 بود. بعد از عملیات خیبر یک سال تحمل کرده بودیم برای عملیات، حالا دو روز آمده بودیم عملیات و تمام. بعضی از بچه ها یک سال توی دوکوهه مانده بودند برای همین چند روز عملیات. روحیه مان به هم ریخته بود. به امید پیروزی، عملیات کرده بودیم و حالا باید برمی گشتیم. رضا اکبری (فرمانده گروهان) توی آن وضعیت توی کانال می چرخید. این کارش، روحیه ای بود برایمان. صبح روز اول بود که رسیدیم به کانال؛ بچه ها گروه گروه می پریدند توی کانال. ساعت یازده صبح بود. من، حمید (صالحی)، شهریار عباسی و حسین (سید محمدصادق) کنار هم بودیم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |