«این قدر چرا، چرا نکن!»«اِ. این قدر چرا، چرا نکن. من نمی دونم چرا. » - مادر حرف دختربچه را قطع کرد و گفت: اِ. این قدر چرا، چرا نکن. من نمی دونم چرا. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، سروش صحت در روزنامه اعتماد نوشت: مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: بیمارستان ها پر شده، تخت خالی خیلی سخت گیر میاد. راننده گفت: خیلی زیاد شده، هر کی را می شناختیم، کرونا گرفته. دختربچه ای که عقب تاکسی کنار مادرش نشسته بود، گفت: مامان چرا کرونا این قدر زیاد شده؟ مادر گفت: نمی دونم مامان جون. مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: چون هنوز خیلی ها واکسن نزدن، خیلی ها هم رعایت نمی کنن. دختربچه پرسید: چرا هنوز خیلی ها واکسن نزدن؟ مادر گفت: نمی دونم مامان جون. دختربچه پرسید: چرا بعضی ها رعایت نمی کنن؟ مادر گفت: نمی دونم مامان جون. راننده گفت: عمو، بعضی ها مجبورن بیان بیرون، مجبورن برن سر کار، مجبورن کار کنن. دختربچه پرسید: چرا مجبورن کار کنن؟ راننده گفت: چون اگه کار نکنن پول ندارن. دختربچه گفت: مامان چرا. مادر حرف دختربچه را قطع کرد و گفت: اِ. این قدر چرا، چرا نکن. من نمی دونم چرا. انتهای پیام برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |