خاطراتی از زندگی تا شهادت سرلشکر عباس باباییدر حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال آمریکایی وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می دهم، - در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال آمریکایی وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می نشستم از ژنرال معذرت خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می کردی؟ به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، عباس بابایی، سال 1329 در شهرستان قزوین متولد شد. دوره ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال 1348 به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی، برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد. در سال 1349، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می بایست به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شد. آمریکایی ها در ظاهر هدف از این برنامه را پیشرفت دانشجویان در روند فراگیری زبان انگلیسی عنوان می کردند اما واقعیت چیز دیگری بود. چون عباس در همان شرایط تمام واجبات دینی خود را انجام می داد و از بی بند و باری موجود در جامعه آمریکا بیزار بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |