گریه علامه حکیمی به خاطر یک شایعه در مورد امام خمینی«در سال های بازداشت امام مدتی کسی از ایشان خبر نداشت و شایعات بی حساب در موردشان بسیار بود. بعدازظهری در مدرسه نواب مشهد مشغول شستن لباس هایم بودم که طلبه ای به طعنه پرسید: - به گزارش سایت قطره و به نقل ازجماران؛ احمد مسجدجامعی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: نخستین آشنایی ام با آقای حکیمی به دوران دبیرستان، به زمان انتشار چاپ نخست کتاب حساس ترین فراز تاریخ یا داستان غدیر بازمی گردد که در آن از کتاب علامه امینی بسیار سخن رفته بود. علامه امینی، صاحب کتاب الغدیر، عالمی شناخته در محافل حوزوی بود و هر گونه معرفی او و کتاب ارزشمندش در همین فضا صورت می گرفت. انتشار این کتاب، یک شخصیت ممتاز ولایی شیعی را در جامه ای نو به کل جامعه معرفی کرد. در فضایی که فردوسی و شاهنامه با نگاهی خاص مطرح می شد، این کتاب با مدح علی امیرالمومنین از زبان فردوسی و از مقدمه شاهنامه آغاز شده بود؛ شاید این نقطه سرآغاز نگاه فراگیر جدیدی به علی امیرالمومنین و همچنین شاهنامه بود. که من شهر علمم، علی ام در است درست این سخن گفت پیغمبر است نگاهی که آقای حکیمی تا آخر عمر و تا آخرین آثار، آن را ادامه داد. تاکید او بر حماسه غدیر ، در آن کار مشترک گروهی از دبیران مشهد، به واقع برای بیان حقانیت امیرالمومنین بود که نماد عدالت و انسانیت شمرده می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |