مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 13 مهر 1400 ساعت 06:302021-10-05اجتماعي

بوسه ای که زندگی من را عوض کرد! 


موفقیت را فقط یک بعدی تعریف نکنیم.

اگر بچه ما در ریاضی ضعیف است، ایرادی ندارد.

شاید او نویسنده بزرگ جهانی باشد.

مگر نویسندگان، ریاضیات خوبی داشته اند؟  - اولین بار که پایم به مدرسه باز شد، کمتر از شش سال سن داشتم و جثه ام کوچک بود.

آن وقتها مهد کودک و پیش دبستانی در روستا نبود و دانش آموزان غیررسمی به نام مستمع آزاد در کلاس اول می نشستند.

جایم آخر کلاس و هم نیمکتی ام سکینه؛ جثه ای درشت و حرکاتی کند داشت.

مبتلا به فلج مغزی بود.

هیچ کدام از ما توسط معلم و سایر دانش آموزان به حساب نمی آمدیم.

کار من این بود که دست سکینه را بگیرم تا بتواند حروف را به سختی بر کاغذ بنویسد.

پاییز به آخر نرسیده؛ سکینه خزان شد.

کالبد بی جانش را پیچیده در پتو بر تخته گذاشتند.

سکینه که رفت من هم دل و دماغی برایم نماند؛ مدرسه را رها کردم.

سال بعد که به سن مدرسه رسیدم، هنوز جثه ام ریز بود.

با این تصور که هنوز مستمع آزادم، من را بر روی نیمکت آخر کلاس نشاندند.

معلم ما خانم معلمی بود تازه کار که از دانشسرای عشایری آمده بود.

نامش ثریا در لباس های رنگین عشایری همچون طاووس بود و صورت شادابش در میانه شبستان چارقد و لچک و طرّه زلفهای سیاهش چون خوشه پروین می درخشید.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

بوسه ای که زندگی من را عوض کرد! 

بوسه ای که زندگی من را عوض کرد!