خبرگیری خاص به روش اسرادر سیاه چاله های بعثی سوسک های داخل اردوگاه را می گرفتیم و داخل پاکت سیگار می گذاشتیم و برای باخبر شدند از حال دیگر سلول ها یا رد و بدل کردن اطلاعات استفاده می کردیم. - نخ حاشیه پتو را می کشیدم و به گردن سوسک می انداختیم و مشخصات خودمان را بر روی نخ سیگار یا چیزی می نوشتیم و اینگونه فهمیدیم که چه کسانی در کنار ماست و من اینگونه فهمیدم که شهید تندگویان و دو خلبان در آن سیاه چال هستند. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، حسین الله وردی جانباز و آزاده دوران هشت سال دفاع مقدس در اسفند سال 64 به همراه تیپ محمد رسول الله (ص) وارد جبهه شد و از آر. پی. جی زن های گردان علی اکبر بود که در اعزام اول به منطقه کردستان رفت و در مرحله دوم اعزام به جبهه در عملیات ایذایی که در منطقه فکه انجام شد شرکت کرد و به واسطه موج گرفتگی از ادامه مسیر باز ماند و در سن 16 سالگی به اسارت رژیم بعث در آمد. او با اشاره به شیوه اسارتش روایت می کند: در آن روزها جبهه و جنگ به هر چیزی فکر می کردیم جز اسارت که به آن دچار شدیم. همه می دانستیم عملیات ایذایی یعنی جنگیدن تا آخرین نفر و ماندن تا آخرین نفس. اما بچه ها چنان عاشق شهادت بودند که هرگز نشده کسی بگوید خسته شدم. در این عملیات ما چندین بار تا منطقه عملیات رفتیم اما به دلیل نامناسب بودن شرایط، عملیات انجام نشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |