سطرهایی از «جنگ و دوچرخه»

وسط های زنگ کلاس بود که صدای هواپیماهای دشمن و صدای انفجار به گوش رسید، بچه ها از ترس جیغ می کشیدند و می خواستند از کلاس بیرون بروند اما معلم سعی در آرام کردن آن ها داشت، - درب کلاس را بست جنگ و دوچرخه کتاب جنگ و دوچرخه نگاهی متفاوت به بیان خاطرات فرهنگیان رزمندگان خوزستانی دوران دفاع مقدس داشته است.

این اثر از هم اکنون در مراکز کتابخانه ای خوزستان در دسترس علاقه مندان به ادبیات دفاع مقدس است.

در این کتاب 112 صفحه ای که در قطع رقعی و در 1000 نسخه به چاپ رسید به عناوینی شامل درخت سوخته ، مدرسه من ، بزرگ مرد کوچک ، چشم انتظار ، علی هاشمی و نفرین مادر پرداخته شده است.

از مجموعه کتاب های حوزه دفاع مقدس است که پژوهش و تألیف این اثر در سال جاری توسط اداره تکنولوژی و گروه های آموزشی اداره کل آموزش و پرورش خوزستان و گروه آموزشی درس آمادگی دفاعی انجام شد و از سوی انتشارات سرزمین نور و با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس خوزستان و مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان منتشر شد.

در بخشی از کتاب آمده است: وسط های زنگ کلاس بود که صدای هواپیماهای دشمن و صدای انفجار به گوش رسید، بچه ها از ترس جیغ می کشیدند و می خواستند از کلاس بیرون بروند اما معلم سعی در آرام کردن آن ها داشت، درب کلاس را بست و به هیچ یک از ما اجازه خارج شدن ند�