مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 12 بهمن 1400 ساعت 14:472022-02-01فرهنگي

قصه کودکانه شنگول و منگول و حبه انگور


قصه های کودکانه قدیمی مانند شنگول و منگول داستان هایی هستند که چندین نسل با آن ها خاطره ساخته اند و خواندن آن ها همیشه با لذت همراه است.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، بنابر اعلام موشیما، روزی روزگاری در یک جنگل دور، یک کلبه ی سنگی با مزه قرار داشت.

این کلبه متعلق مامان بزی بود.

مامان بزی همراه با هفت تا بچه بزی کوچولوی خیلی خیلی بامزه توی کلبه با خوشحالی زندگی میکردن!! مامان بزی گفت: وای بچه های، تموم خوراکی های خونه تموم شده!! من باید برم و حسابی غذا پیدا کنم!! هفت بچه بزی کوچولو فریاد زدن: باشه مامان بزی!! مامان بزی گفت: وقتی که من نیستم شما باید حسابی مراقب باشید و اصلا در رو روی کسی باز نکنید!! من یک گرگ بزرگ رو دیدم که این دور و برا کمین کرده!! اگه در رو برای اون باز کنید، حتما همه ی شما رو میخوره!! هفت بچه بزی کوچولو حسابی ترسیده بودن!! بیشتر بخوانید: داستان مامان بزی گفت: نگران نباشید بچه های نازنیم.

گرگ ممکنه که شما رو با لباس های مبدل فریب بده!! اما شما گول اونو نخورید!! از صدای خیلی کلفتش و پاهای سیاه و پر موی گرگ سریع میتونید اونو بشناسید!! هفت بچه بزی کوچولو که به نظر خیالشون راحت شده بود، به مامان بزی گفتن: مرسی مامان بزی!! ما حتما مراقب هستیم و اصلا گول لباس های مبدل گرگ رو نمیخوریم!! مامن بزی با هفت بچه بزی کوچولو خداحافظی کرد و رفت تا غ


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

قصه کودکانه شنگول و منگول و حبه انگور

قصه کودکانه شنگول و منگول و حبه انگور