وقتی حرف مردم چاقویی می شود و بر گلوی غزل حیدری می نشیندیکی از تهدیدهای آشنای متجاوزین به دختران جوان و حتی پسرها، بردن آبروست. اگر به کسی بگی آبروت رو می بریم. حفظ آبرو باعث میشود سکوت کنند و به هیچ کس نگویند. - وقتی حرف مردم چاقویی می شود و بر گلوی غزل حیدری می نشیند یکی از تهدیدهای آشنای متجاوزین به دختران جوان و حتی پسرها، بردن آبروست. اگر به کسی بگی آبروت رو می بریم. حفظ آبرو باعث میشود سکوت کنند و به هیچ کس نگویند. عصرایران؛ مصطفی داننده- قتل وحشتناک غزل (مونا) حیدری، بازهم یادآور یک فرهنگ غلط در ایران بود. او سرش بریده و در شهر چرخانده شد، چون شوهرش فکر می کرد، آبرویش رفته است. آنقدر همسایه ها، دوستان و آشنایان با او به کنایه حرف زده بودند، آنقدر بی غیرت خطابش کرده بودند که مرد زندگی غزل، تصمیم گرفت او را به فجیع ترین شکل ممکن به قتل برساند و برای اینکه ثابت کند او با غیرت است، سر بریده شده را هم به همه نشان داد. تک تک آنهایی که با شوهر غزل حرف زدند و احتمالا به او گفته اند که چرا کاری نمی کند، در خون ریخته شده دخترک مقصر هستند. آنها هیزم روی هم گذاشته اند و آن مرد، آتش را زده است. خیلی از قتل های ناموسی که در ایران اتفاق می افتد به خاطر حرف مردم است. آنها از حرف مردم می ترسند و نگران آبرو هستند و به خاطر همین به داس و چاقو پناه می برند و فجایعی را رقم می زنند که حتی برای داع برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |