دو روایت از آزادگان خیبری

«از سه جهت در شب عملیات تیراندازی می شد و آسمان شب کاملا روشن شده بود و آن شب تا صبح در داخل سنگرهای یک نفره مستقر بودیم.

در عملیات خیبر 18 سال سن داشتم و ما را با اسارت و شهادت قبل از عملیات آشنا کرده بودند و دلهره ای نداشتیم.

- از سه جهت در شب عملیات تیراندازی می شد و آسمان شب کاملا روشن شده بود و آن شب تا صبح در داخل سنگرهای یک نفره مستقر بودیم.

در عملیات خیبر 18 سال سن داشتم و ما را با اسارت و شهادت قبل از عملیات آشنا کرده بودند و دلهره ای نداشتیم.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، رضا رخشانی یکی از آزادگان عملیات خیبر با اشاره به اینکه ساعت 11 ظهر سوم اسفند 62 برای حضور در عملیات خیبر در هورالهویزه در قایق ها مستقر شدیم بیان کرد: پس از حرکت به 30 کیلومتری خاک عراق رسیدیم و در این عملیات نزدیک به 2000 اسیر گرفتیم.

دلهره ای از اسارت یا شهادت نداشتم از سه جهت در شب عملیات تیراندازی می شد و آسمان شب کاملا روشن شده بود و آن شب تا صبح در داخل سنگزهای یک نفره مستقر بودیم.

در عملیات خیبر 18 سال سن داشتم و ما را با اسارت و شهادت قبل از عملیات آشنا کرده بودند و دلهره ای نداشتیم.

دشت پر از نفربرهای عراقی بود همچنین علی محمدی یکی دیگر از راویان دفاع مقدس درباره عملیات خیبر روایت می کند: عملیات خیبر یکی از عملیات های بزرگ ایران اسلامی بود که با همکاری مجاهدین عراق بر