مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 18 اسفند 1400 ساعت 11:022022-03-09سياسي

روایت خادم حرم از روزی که پرچم گنبد برای حفارمردها پایین آمد/ باورم نمیشد کنار پرچم آقا بایستم


نگاهشون کردم.

چهره ها خسته.

چشم ها اشک آلود و حنجره ها بغض.

گفتم شما میهمان علی بن موسی الرضایید.

اگر بخواد پرچمش براتون آورده میشه، اگرم نخواد کاری از دست ما برنمیاد.

- خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: صبح زود آماده شدم و از هتل تا حرم را پیاده رفتم.

قدیمی ها همیشه میگفتند زیارت آداب دارد.

سرِ افتاده.

لباس معطر.

ادب کلام.

و یک خورده مشقت راه که البته پیشرفت تکنولوژی و هجوم طیاره ها این قلم آخر را از ما گرفت و به خیال خاممان، دو قدمِ هتل تا حرم را پیاده رفتن یعنی تجربه ی مشقت راه! به حرم که رسیدم دست خودم نبود، دلم می خواست هی گم شوم! از بست خیابان نواب صفوی تا صحن کوثر، از صحن پیامبر اعظم و آزادی تا صحن انقلاب.

اصلا اینجا آدم جوری بود که فقط دلش می خواست دور خودش بچرخد و گُم شود و تازه بعد از کلی از این صحن به آن صحن دویدن، یکهو برسد به صحن انقلاب.

به گنبد طلا و تمام وجودش سلام شود.

  نشستم روی قالی و به گنبد خیره شدم.

همه جا عطر عود می داد.

زیارت نامه توی دستم و آخرهای سلام بود که تلفن زنگ خورد.

خانم یحیایی پشت خط بود: خداقوت، زیارت قبول خانم سالمی؛ صحن پیامبر اعظم منتظرتون هستن.

صحن پیامبر اعظم قدم ها را دو تا یکی دویدم.

میدانستم آنقدر سرش شلوغ است که نباید وقتش را با سلانه راه رفتنم بگیرم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایت خادم حرم از روزی که پرچم گنبد برای حفارمردها پایین آمد/ باورم نمیشد کنار پرچم آقا بایستم

روایت خادم حرم از روزی که پرچم گنبد برای حفارمردها پایین آمد/ باورم نمیشد کنار پرچم آقا بایستم