قدم به قدم در میهمانی شهدا؛ وصف حال زائران کرمانی «راهیان نور»

اینجا همه اسطوره ها و قهرمانان که در کتاب ها شنیدیم به صورت ملموسی حقیقی و زنده می شوند و با قدم قدمی که اینجا برمی دارم احساس می کنم کنار ما هستند و مصداق اینکه شهدا زنده هستند درکش برای ما راحت تر می شود.

- خبرگزاری فارس - کرمان؛ شلمچه قدمگاه اولیای خدا تا چادر خاکی در کربلای پنج، تا قدمگاه حسین بادپا شهیدی که بدنش در سوریه ماند، تا قدمگاه حاج قاسم سلیمانی بدنی که در بغداد قطعه قطعه شد، قدمگاه ابومهدی المهندس، حسین پورجعفری عزیز، شلمچه محل سربدارانی است که بی سر رفتند، شب وداع حاج قاسم با بچه ها، شبی که تا صبح همه در کنار هم بودند.

فرق شلمچه با کربلا یک چیز بود، فقط تل زینبیه نداشت شهدایی که در اینجا جان دادند خواهری کنارشان نبود فقط سر گذاشتند روی دامن پاک فاطمه زهرا(س) برای همین حاج قاسم می گوید: من در قلب کانال ماهی فاطمه زهرا(س) را دیدم، آنگاهی که بچه های شما در خون خود می غلتیدند، سر از تنشان جدا می شد، دست از بدنشان جدا می شد، من فاطمه زهرا دیدم، شلمچه بارگاه عشق است.

اینها بخشی از روایت رزمنده و روای دفاع مقدس، آقای حجتی است که در حاشیه اردوی راهیان نور دانشجویان کرمانی در منطقه شلمچه برایمان روایت کرد.

  اردوی راهیان نور دانشجویان از نهم اسفند ماه آغاز شد، اردویی که خیلی ها لحظه شماری می کردند برای سفر به این مکان م�