سفر از جنس امیدآفرینی/ گذری بر آنچه در سفر دولت به دیار آفتاب رقم خوردنگاهش می کنم، با قد و نیم قد کوتاهش، استوار ایستاده است، گویی استواری را پدر در رگ های نحیفش تزریق کرده باشد! محکم و رسا نامش را بر زبان جاری می کند، - غرق در صدای رسای ریحانه بودم که ناگاه خود را در میان کارگرانی با لباس و دستانی از جنس کار دیدم، در آنجا که سالن هایش تاریک بود، نوری از امید با شدت می تابید و من مات و مبهوت کارگرانی شدم که گویا کف خیابان ریختن های چند ماه قبلشان را به چرخش امروز چرخ های کار به یمن دولت جدید بخشیده بودند. نه خبری از بگیر و ببند تیم های حفاظتی و امنیتی بود و نه از ماشین های آن چنانی، حتی از ریخت و پاش ها هم خبری نبود نه خبری از بگیر و ببند تیم های حفاظتی و امنیتی بود و نه از ماشین های آن چنانی، حتی از ریخت و پاش ها هم خبری نبود. در چهره تک تک کارگرانی که می نگریستم دیگر خبری از ترس و دلهره بی پولی و بی کاری نیافتم، واژه ای امیدآفرین گوشم را نوازش کرد، واژه هایی که در پس ناامیدی این روزهای سخت اقتصادی در مقابل چشمان به رقص در آمده بودند. رییس جمهور در جمع کارگران آذرآب با قاطعیت گفت: کاری می کنیم ظرفیت کارگری کارخانه به ظرفیت 3 هزار نفر سابق بازگردد ، با خود گفتم حتی اگر این واژه ها محقق نشود، اما امیدآفرینی اش هم قشنگ است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |