مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 9 مرداد 1401 ساعت 15:472022-07-31سياسي

روستایی در گِل و دلی که به حضور جهادی ها گرم است


فرقی نداشت باران می بارد یا سیل گل و لای از زیر پاها روان است.

فرقی نداشت صبح است یا شب، نشاط جهادگران کورسوی امیدی بود برای مردمی که آینده را تاریک می دیدند.

- خبرگزاری فارس از چهارمحال و بختیاری؛ نرجس سادات موسوی گوشی را قطع نکرده سمت لباس هایم رفتم تا سریع خودم را به اهالی روستا برسانم.

سر برگرداندم و مادرم را در چارچوب در دیدم.

اوغور بخیر! کجا به سلامتی؟ بگذار عرق تنت خشک شود بعد دوباره راهی شو اما حتم دارم نگرانی را از چشم هایم خواند.

گفتم روستای بارده را آب برده باید برای کمک بروم، آب دهانش را قورت داد و مضطرب نگاهم کرد مردمک چشمانش تند تند تکان می خورد می خواست چیزی بگوید اما راهش را کج کرد و پای سجاده نشست، دلشوره داشت پشت به من کرد و گفت خدا پشت و پناهت.

صدایش می لرزید و یقینا قطرات اشک صورت پرمهرش را نم دار کرده بود اما نخواست مانع رفتنم شود درست حال مادران شهدایی را داشت که جوان خود را راهی جبهه می کردند.

دستم را در گردنش حلقه کردم و گفتم به کمکم احتیاج دارند خانه ها تا سقف پر از آب شده دعا کن مردم سالم باشند.

مسیر هرچه به روستا نزدیک تر می شدیم باران بی رحمانه تر به شیشه ماشین سیلی می زد مسیر پر از پیچ و خم بود و دیگر برف پاککن ها هم جوابگو نبود ترس داشت ذره ذره وجودمان را فرا می گرفت و سکوت عجیبی بینمان حکم فرما شده بود


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روستایی در گِل و دلی که به حضور جهادی ها گرم است

روستایی در گِل و دلی که به حضور جهادی ها گرم است