«مشایه اهواز» و گام هایی که به رستاخیزعظمای اربعین می رسدعَلَم ها به اهتزار درآمده اند سبز، زرد، قرمز، سفید و سیاه گویا همه جمعیت علمدار اباعبدالله الحسین شده اند و کم نبودند علی اکبرهایی که با اشاره ای «هل من ناصراً ینصرنی» را لبیک بگویند. - من هم عزادار حسینم سعدون به همراه دو فرزند قد و نیم قد خود به سرعت در حال حرکت بود، با یک دست گوشه دشداشه خود را جمع کرده و با دست دیگر داده بود. دفتر خدمت به امام حسین(ع) جمعیت مشایه موج می زند و من در اینجا جوانی را دیدم که مادر پیر خود را سوار بر گاری چهار چرخ کرده و در کنار جمعیت حرکت می کند، پیرمردی را دیدم که برای پیاده روی روی عصای خود حساب باز کرده و لنگان لنگان عصای خود را بر سطح خاکستری آسفالت می کشد تا از دیدار حضرت عشق جا نماند. ! مادر جوانی را دیدم که خود چرخ های ویلچرش را می چرخاند، کودکی را دیدم به مانند بزرگان برای سیراب کردن زائران کمر همت بسته و سینی های مملو از لیوان های شربت را تُندتُند پُر و خالی می کند. وسط هوای گرم و صدها نفر جمعیت مشایه اما بوی قهوه و دودی که از کُنده ای درخت برای درست کردن چایی در طول مسیر روشن شده بود هر رهگذری را وسوسه می کرد تا چایی یا قهوه ای نوش جان کند. اگر چه مناطقی مانند ملاشیه، گلدشت، مندلی، کریشان، کیان، شهرک رزمندگان، کوی علوی، کوی سادات و . برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |