مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 15 شهریور 1401 ساعت 11:222022-09-06سياسي

روضه ی خانگی خانم خبرنگار/ در مجلس یار، بچه ها می خندند!


  دستش را کشیدم و نشستیم توی هال، جمعیت کمتر شده بود: تلفنی اصرار کردم قبول نکردی، حالا که حضوری اومدم چی؟ والله و بالله ریا نیست، اصلا شاید بعضیا خوندن و دلشون خواست مثل روضه ی حضرت زهرایی تو داشته باشن، هان؟ چی میگی؟ کلافه نگاهم کرد: آخرش کار خودتو میکنی، خیلی خب، چشم، برم بدرقه عزادارای آقا بعد برمیگردم اینجا پیشت داستان روضه هدیه های روضه را با دقت بیشتری نگاه کردم، کتاب و بود و یک کتیبه ی زیبای دست دوز، سمیه همیشه خوش سلیقه است.

استکان زعفران روضه را بالا آوردم و با تمام وجود نفس کشیدم، عطر بهشت می داد.

سمیه نشست کنارم، حالا خودم بودم و خودش، مثل روز پوشش های خبرنگاری که آتش می سوزانیم: بگو سمیه، از همون اولش بگو، اصلا چی شد که این روضه به اینجا رسید؟     چشم های دریایی اش را به پارچه نوشت السلام علیک یا اباعبدالله روی دیوار دوخت: عنایت از جانب اهل بیته که قسمت ما شد قطره اشکی از دیدگان عاشقان امام حسین (ع) تو خونه مون جاری شه و متبرک شیم؛ خب راستش داستان روضه برمی گرده به سال 1393، اون موقع که من برای اولین بار داشتم طعم مادر شدن رو می چشیدم و باردار بودم، یه ماراتن عجیبی با خودم گذاشته بودم که حتما اعمال مستحب برای جنینم رو انجام بدم، روی میوه ها آیه میخوندم بعد استفاده شون می کردم، صبح ها حتما باید زیارت عاشورا و دعای ع


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روضه ی خانگی خانم خبرنگار/ در مجلس یار، بچه ها می خندند!

روضه ی خانگی خانم خبرنگار/ در مجلس یار، بچه ها می خندند!