خانواده ای از جنس رحمت و عطوفتروزهای پایانی ماه صفر است. روزهایی که بوی مدینه می دهد و گنبد خضراءو غربت بقیع. روزهایی که دلت را کنار کبوترهای حرم می برد تا روی گنبد طلای امام هشتم. - گروه زندگی- هانیه ناصری:روزهای پایانی ماه صفر است. روزهایی که بوی مدینه می دهد و گنبد خضراءو غربت بقیع. غربتی به وسعت چهار قبر و تمام بالهای خاکی کبوتران بقیع. غربتی به تاریکی شبهای بی شمع و چراغش. روزهایی که دلت را کنار کبوترهای حرم می برد تا روی گنبد طلای امام هشتم. همان غریب الغربا. همان که هروقت دلت می گیرد و در کارت گره می افتد، ناخواسته دلت کبوتر می شود و پر می کشد به روی گنبدش. همان که ضامن آهو شد. همان که من و تو امیدواریم دخیلی را که به پنجره فولادش می بندیم با دست لطف و عنایت باز کند. این روزهای آخر صفر، بخواهی و نخواهی حال و هوای دلت جور دیگری است. *دوست من کجاست؟ رحمه للعالمین بود. رسولی از جنس مهربانی و عطوفت. به اقتضای مقام پیامبری، هر چه مردم نامهربانی می کردند، او صبر می کرد و گذشت. خاصیت پدر بودن است و او پدر امت اسلام بود. از کوچه ای می گذشت. مثل همیشه خودش را آماده کرده بود نبیند و ببخشد. اما مرد آن روز در کوچه نبود. سراغش را گرفت. دوستی داشتم که این جا خانه دارد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |