مصائب یک کلمه؛ ارشاد، از حسینیه ارشاد تا گشت ارشادارشاد در گشت مفهومی خود از حسینیه ارشاد تا گشت ارشاد، با اتکای به دم غرب زده مهندسی فرهنگی در قالب گشت ارشادی خیابانی شد تا آخرین سنگر خود را پیروزمندانه فتح کند و با ون ارشادی پرده از باطن تکنیک زده خود رخ برکشد و چهره بر همگان بگشاید تا جبروت خود را دریابد. - با جان سپردن مهسا در فرآیند سازمانی گشت ارشاد، ارشاد تمامی دارایی و توانایی درونی خود را برملا کرد؛ ارزش برتر تن بر جان و ارشاد بر فرهنگ. در این کوچه بن بست ارشاد گوهر اتمّ و اکمل خود را به فعلیت درآورد و به پایان معنایی و شاید نه لفظی رسید. خسرو طالب زاده در اعتماد نوشت: ناصر میناچی، از موسسان حسینیه ارشاد که از جانب دولت موقت مسوولیت ساماندهی وزارت اطلاعات و جهانگردی (نهادی مستقل از فرهنگ و هنر و آموزش عالی) را پذیرفت، با دلبستگی اش به خاطره های نام و معنی ارشاد به اقدامی سترگ و شگرف دست زد و در هفتم خرداد سال 58 با تصویب شورای انقلاب اسلامی نام این سازمان دولتی (وزارت اطلاعات و جهانگردی) را به وزارت ارشاد ملی تغییر داد. کلمه ارشاد متفاوت از کلمه ملی، خشنودکننده و جذاب به نظر آمد و ارشاد خرسندانه، برخلاف کلمه ملی، عافیت به خیر شد، اما نه عاقبت به خیر. از این زمان، کلمه ارشاد دو زیست روزانه و شبانه داشته اشت، دو زیست کاملا دوگانه، زیست فرهنگ نامه ای و زیست رسمی و سیاس برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |