دو دوست با دو تفکر؛ تقابل انقلابی با منافق

کرج ماجراهای زیادی را در جریان انقلاب به خود دیده و از منافقین و گروهک های مختلف تروریستی زخم های بسیاری خورده.

بسیاری از خانه های تیمی منافقین در کرج به ویژه منطقه حصار بود و خیلی ها در ترورهای منافقین شهید شدند.

- خبرگزاری فارس- مریم آقانوری؛ این ها را علی مولایی نوجوان انقلابی دهه 50 و جانباز شیمیایی فعلی که حالا پنجاه و نهمین سال از زندگی اش را می گذراند، می گوید.

مثل همان نوجوان انقلابی، در صدایش شوری برای بیان اتفاقات آن روزها موج می زند.

انگار همه چیزهایی که می خواهد بگوید مثل فیلم از جلوی چشمانش رد می شود و افسوس و اعتراض را در لحنش می ریزد که؛ چطور این همه جنایت منافقان و رشادت جوانان انقلاب را بگویم ؟! دلم می خواهد چیزی جا نماند اما.

جرقه ای به نام تکه پاره های پیکر یک زوج انقلابی سال 55 من هنوز راهنمایی بودم که حسن و محبوبه دو معلم انقلابی که زن و شوهر بودند، از دست ساواک به یکی از خانه های محل ما در مصباح کرج پناه آورده بودند.

یک شب درخانه بودیم که صدای شلیک چند تیر از سمت باغ یکی از دوستانم شنیده شد.

سراسیمه به سمت باغ دویدیم.

شهربانی چی ها و ساواک در آنجا سنگر گرفته بودند.

چند تیر از خانه به سمت باغ و بالعکس شلیک شد.