امروز با سعدی : تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستمبی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان ها گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گلبا یاد تو افتادم از یاد برفت آن ها ای مِهر تو در دل ها وی مُهر تو بر لب هاوی شور تو در سرها وی سر تو در جان ها تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستمبعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها تا خار غم عشقت آویخته در دامنکوته نظری باشد رفتن به گلستان ها آن را که چنین دردی از پای دراندازدباید که فروشوید دست از همه درمان ها گر در طلبت رنجی ما را برسد شایدچون عشق حرم باشد سهل است بیابان ها هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آیدما نیز یکی باشیم از جمله قربان ها هر کاو نظری دارد با یار کمان ابروباید که سپر باشد پیش همه پیکان ها گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |