اعتدال ثانیه ها..از میان رنگ ها سیاه و از عبور خاطرات، گذر لحظه هایی را که من خالق بی چون و چرای بودن بوده ام نمی پسندم! - ایسنا/کردستان از میان رنگ ها سیاه و از عبور خاطرات، گذر لحظه هایی را که من خالق بی چون و چرای بودن بوده ام نمی پسندم! شاکیم، معترض به سیاه و سفید تمامیت زندگی هستم. قلبم را در تپش پنجره ای که نور را می فهمد، کاشته ام. در میان دو هجای خاموش و کشدار، در هیاهوی پوینده و رها در تن اعتدال ثانیه های زندگی جا داده ام. دلاور، ارتشی ساکن در سرای سالمندان سنندج از دلزدگی های امروز و دلخوری های دیروز می گوید: هیچ وقت زندگی به کامم نچربید! نه آن زمان که قبه های افتخار بر شانه هایم سنگینی می کرد؛ نه حالا که از افتادن قبه ها دلخورم و در غیبت همسرم، سالمند نشینم کردند. او، عینک به چشم ندارد، اما مشخص است بدون عینک خوب نمی بیند! پنجره را با دردهایش به آغوش کشیده است. به امید دیدن چهره ای آشنا در یلدا های نه چندان دور. می گوید: اینجا همیشه یلداست. زمین و زمان، شب و روز، فصل و سال همزاد یلداست! اینجا مرکز دستور و به جا آوردن دستورات خلاف میل ماست. درست است که ما پیریم اما قلبی کودکانه در کالبد جان تک تک ما در حال تپیدن است. وی می گوید: وقتی که از تلویزیون مراسم و اعیادی اعلام می شود با آنچه اینجا وجود دارد، تفاوت از زمین تا آسمان است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |